معنی (.vda &.jda)پیشخوان، بساط، شمارنده، ضربت متقابل درجهت مخالف، در روبرو، معکوس، بالعکس، (.iv &.tv) , کردن با مقابله کردن، تلافی کردن، جواب دادن، معامله بمثل ,, معنی (پذیش &پنیش)پیشخوان، بساط، شمارنده، ضربت متقابل درجهت مخالف، در روبرو، معکوس، بالعکس، (پهذ &پفذ) پ کردن با مقابله کردن، تلافی کردن، جواب دادن، معامله بمثل پ, معنی (,vda &,jda)/daomاj، fsاz، akاcjbi، qcfت kتrاfg bc[iت koاgt، bc cmfcm، kulms، fاguls، (,iv &,tv) , lcbj fا krاfgi lcbj، تgاtd lcbj، [mاf bاbj، kuاkgi fkeg ,, معنی اصطلاح (.vda &.jda)پیشخوان، بساط، شمارنده، ضربت متقابل درجهت مخالف، در روبرو، معکوس، بالعکس، (.iv &.tv) , کردن با مقابله کردن، تلافی کردن، جواب دادن، معامله بمثل ,, معادل (.vda &.jda)پیشخوان، بساط، شمارنده، ضربت متقابل درجهت مخالف، در روبرو، معکوس، بالعکس، (.iv &.tv) , کردن با مقابله کردن، تلافی کردن، جواب دادن، معامله بمثل ,, (.vda &.jda)پیشخوان، بساط، شمارنده، ضربت متقابل درجهت مخالف، در روبرو، معکوس، بالعکس، (.iv &.tv) , کردن با مقابله کردن، تلافی کردن، جواب دادن، معامله بمثل , چی میشه؟, (.vda &.jda)پیشخوان، بساط، شمارنده، ضربت متقابل درجهت مخالف، در روبرو، معکوس، بالعکس، (.iv &.tv) , کردن با مقابله کردن، تلافی کردن، جواب دادن، معامله بمثل , یعنی چی؟, (.vda &.jda)پیشخوان، بساط، شمارنده، ضربت متقابل درجهت مخالف، در روبرو، معکوس، بالعکس، (.iv &.tv) , کردن با مقابله کردن، تلافی کردن، جواب دادن، معامله بمثل , synonym, (.vda &.jda)پیشخوان، بساط، شمارنده، ضربت متقابل درجهت مخالف، در روبرو، معکوس، بالعکس، (.iv &.tv) , کردن با مقابله کردن، تلافی کردن، جواب دادن، معامله بمثل , definition,